روشانروشان، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 20 روز سن داره

happy

انتهای 23 هفتگی

مامانی سلام. امروز مامانی داره اخرای هفته 23 را طی می کنه فردا می خواد مامانی بره مرکز بهداشت به صدای قلب دختر خوشگلم گوش کنه و فشار و وزن اندازه بگیره دعا کن همه چی خوب باشه عزیز دلم...........امشب مامانی مهمونی دعوت است  ومامانی نمی دونه که بره یا نه دخترگلم تو چی دوست داری ایشا.. به دنیا بیای و باهم بریم مهمونی..............دوست دارم ...
20 شهريور 1392

خطر فشارخون

جگر مامانی سلام دیوز مامانیرفت دکتر خانم دکتر شما را سونو و کرد و از همه چی راضی بود . وزن دخترمم تو 23 هفتگی 515 گرم بود.خانم دکتر فهمید چه مامان مظلوم و بی زبونی داری...........دختر قشنگم تو مثل مامانی مظلوم نشی ها عزیز دلم قوی و سالم و باش و از حق خودت دفاع کن...........فقط دیروز فشارخون مامان 13 بود و لب مرز بود ..........مامانی نگران شده  اما باید مواظب باشه فشار خون نگیره...........بابایی  میگه به خاطر استرس بوده توکل به خدا عزیز دلم تو خوب باش و رشد کن دختر قشنگم و صحیح و سالم و به موقع بیا تو بغلم  ...
14 شهريور 1392

حس حرکت قشنگم توسط بابا

سلام دختر نازم بالاخره بابا یی هم تکون شما را حس کرد و  هیجان زده شد ............تو با اومدنت چقدر امید و شادی به زندگی ما می اری ..............اما مامانی همش نگران است عزیز دلم تو خوب باش  و سالم و قوی رشد کن و به موقع بیا تو بغل من و بابایی ........فردا نوبت دکتر دارم دعا کن همه چی خوب  باشه عزیز دلم......... ...
12 شهريور 1392

کم طاقتی مادرانه

ا مروز مامانی رفت مرکز بهداشت صدای قلب دختر خوشگلم را گوش کرد خیالش راحت شد. عزیزم چقدر هم که پر تحرکی دخترخوشگلم یکم مامانی از نگرانی درامده است عزیز دلم مامان دوست داره زودتر روزها طی شود و دخترش را سالم تو بغل بگیره . هفته دیگه هم نوبت دکتر داره و ایشا... که همه چی خوب باشه ..........عزیزم من و بابا یی خیلی دوست داریم . . ماهمه نگرانیم و امیدوار ...
7 شهريور 1392

حکایت کیسه اب

دیشب   با بابایی  رفتیم  سونوگرافی بعد کلی وقت بالاخره مطمئن شدیم که نی نی مون دخملی ناز است. مایع امنیوتیک هم طبیعی بود و پارگی کیسه اب نبود عزیزم همین که تو سالم بودی و دکتر از اعضای بدنت برای ما می گفت چقدر خوب بود. ماشا... قد دخملم دکتر گفت بلند است دیگه مامانی کم کم باید به فکر یک اسم خوشگل   برات باشه تکونهای دخمل من هم دیگه کم کم داره زیاد می شه عزیز دلم بیصبرانه منتظر دیدارتم ...
27 مرداد 1392

نگرانی مادرانه

عزیز دلم هفته پیش رفتیم یزد انجا همش استرس داشتم برات مشکل پیش بیاید چه روزهای پر استرسی بود  تا اینکه بالاخره همراه بابایی برگشتیم رفسنجان  دوباره به صدای قلب کوچولوت گوش دادم وخیالم راحت شد عزیزم مامانی روزهای سختی را پشت سر می گذاره و به خاطر تو  از عروسی دخترخالت هم گذشت امیدوارم بهش کمک کنی تا این روها هم سپری بشه و توهم یک روز تو بغل مامانی باشی عزیزم. ...
23 مرداد 1392

اولین ویزیت در مطب

عزیزم بالاخره جوب ازمایش غربالگری هم اومد مامانی نشان خانم دکتر داد  و همه چیز خوب بود خداراشکر. امروز خانم دکتر منشوری به صدای قلبت گوش داد و گفت هم صدای قلب و هم ارتفاع دهانه رحم خوب است. خداراشکر . در ضمن مامانی نباید خیلی هم چاق بشه ها  .  یکماه دیگه هم باید مامانی بیاد پیش خانم دکتر...........تا اینجا خدارا شکر . عزیز مامانی خوب باش و رشد کن به امید روزی که تورا ببینم. ...
13 مرداد 1392

وزن گیری زیاد

امروز مامانی خودش را تو مرکز یهداشت وزن کرد 4 کیلو اضافه شده بود ظرف یک هفته .  خانم ماما گفت زیاد باید یک ازمایش ادرار بدی دوباره  صدای قلب خوشگلت را شنیدم ولی بابایی اون لحظه نتونست بیاد خیلی دلش سوخت ایشا... یکسر ی دیگه باهم می ریم تا بابایی هم صدای قلب خوشگلت را دوباره گوش کنه  الهی من فدات بشم عزیزم بابایی می گه دیگه نمی خواد ازمایش بدی ............من دیگه ازمایش نمی دم. حالا فقط منتظر ازمایش غربالگری هستم مامانی . تا هفته دیگه عزیز دلم دوست دارم   ...
3 مرداد 1392

مادرانه

خوش اومدی به دل مامانی بیصبرانه منتظرم ببینمت عزیز دل مامان و بابا
3 مرداد 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به happy می باشد